زندگی

متن مرتبط با «من تو» در سایت زندگی نوشته شده است

یا قابل التوبات

  • میترسم که همین الانش هم مرده باشیم ولی باز هم از مردن بترسیم... :توبه روکردن انسان به خداست و  مرحلۀ انتهایی عبودیت و استغفار است، به نحوی که فرد روی خود را از خدا به سوی دیگر نچرخاند..., ...ادامه مطلب

  • یا عاصم من استعصمه

  • 1.می را گفت فقط شب اول گفت فقط شب اول را گریه کن.شب اول نامه بنویس و خودت را رها کن.شب اول آنقدر گریه کن و دلت را بچلان تا خشک خشک شوی مثل چاه خشک. من خسته ام حالا اگر همه ی شب ها را گریه نمیکنم اگر دیگر نامه نمینویسم اما خسته ام همه ی شب هایی که کسی انگار حرف های من را نمیفهمد زبانم برایش مجهول اس, ...ادامه مطلب

  • یا راحم من استرحمه

  • خودت را ،خودت را تورا دوست داشتم..... تو را دوست داشتم هیاهو نکردم...., ...ادامه مطلب

  • یا غافر من استغفره

  • دلم برای یک رفیق تنگ شده است.برای دوران دبیرستان،برای دوستی های یک رنگ و عمیقمان،برای سال های کنکور،سال سخت،برای کتابخانه رفتن ها،برای قلم چی رفتن ها،مریض شدن هایم،گریه کردن ها،میگرنم،برای ساعت دینی ،بحث های فلسفه مان،برای گوشه کلاس نشستن ها و به حرف معلم گوش ندادن ها،برای گریه های مشترکمان،برای ناه, ...ادامه مطلب

  • یا ناصر من استنصره

  • فقط دارم حواسم را پرت میکنم همین .فیلم میبینم.یعنی فیلم نمیبینم فیلم میبینم که کاری به جز فیلم دیدن انجام ندهم . با همین دلیل بالا کتاب میخوانم،به دانشگاه میروم،موسیقی گوش میکنم و هر روز وقتم را به بهترین شکل ممکن تلف میکنم! , ...ادامه مطلب

  • یا حافظ من استحفظه

  • پایم پیچ میخورد.درد میگیرد.دربه در به دنبال شکسته بندی میگردیم.روز تعطیلی است.میرسیم.میگویند شکسته بند رفته است خارج از شهر.کیلومتر ها ماشین می راند تا به آن ده برسیم.آدرس باغ را که در جای پرتی است پیدا میکند.از ماشین پیاده میشویم.سرپایینی شیب زیادی دارد.باغ در دیگری ندارد.میگویم برگردیم من نمیتوانم, ...ادامه مطلب

  • یا مکرم من استکرمه

  • ما آدم ها در داستان زندگی مان گاهی به افرادی برخورد میکنیم که انگار متن زندگی مان به هم گره خورده است.میان اتفاقات روزمره مان شباهت هایی پیدا میکنیم که عادی به نظر نمیرسند.افرادی را میبینم که در آستانه راهی هستند که ما پیش تر آن را طی کرده ایم. این اتفاق برای فرزندان بزرگ تر خانواده ها  می افتد. خوا, ...ادامه مطلب

  • دیوونگی هامو ببخش من از تو هم عاشق ترم...

  • هیچ هم امسال سال هزار و سیصد و نودو قلب نبود.... هیچ.... تموم شو سال تلخ تموم شو تموم شو.... دعا نوشت:اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا اصلا مهم نیست که سالمان و وقتمان چطور شروع میشه امیدوارم همه چی به خیر ختم بشه. بچسبد به:حول حالنا الی احسن الحال *احسن الحال نصیب دلتان پای سفره ی هفت سین لحظه ی تحویل سال بعد همه ی دعا ها تون،من هم دعا بشم؟:), ...ادامه مطلب

  • از دل همه را تکانده ام....الا... تو.

  • دل تکانی مثل خانه تکانی است.فقط خاک غصه ها را میگیریم و مرتبشان میکنیم. باید دل کشی کرد مثل اسباب کشی. همه ی غم ها شادی ها و آدم های اضافی را... برد و ریخت یک جای دور...خیلی دور.. شاید به متن بالا ربط نداشته باشد اما این کلمات ربط و بی ربط نمیشناسند.اذان است.اذان مغرب یک  جمعه ی زمستانی.برای ظهو, ...ادامه مطلب

  • برای تویی که....لیس کمثله شی

  • این حس های یک یهویی که توی دلم می اندازی  این آدم هایی که جلوی راهم قرار میدهی همان هایی که باهم درد مشترک داریم و درد و درمانمان تویی  این که حواست هست و بی ادبی های من را داد نمیزنی برایم هدیه میفرستی مراقبم هستی سیر و سیرابم میکنی روی زخم دلم نمک میپاشی  تو را بیشتر و بیشتر عاشقم ولی تورا بیشتر و بیشتر نمیتوانم حمد بگویم مراقب دلم باش دلم را برای خودت صیقلی و تمیز نگه دار تا گرد غیرتو رویش ننشیند. , ...ادامه مطلب

  • من پیام ناشناس و یه دوست نامه نویس میخوام خب: (

  • چقدر دلم برای نامه نویسی تنگ شده است...اما انگار هیچ کس اینجا اهل نامه نوشتن است نه اهل نامه خواندن. این را فقط کسی که انیمیشن Mary and Max را دیده باشد میفهمد: ( پ.ن:راست گفتن که هیچ بلاگر تبریزی به جز من نیست؟بعد سال ها وبلاگ نویسی دارم احساس غریبی میکنم:( خیلی موقت تو چنلم جوین شین و حداقل پیام ناشناس بفرستین برام. برای رضای خدا*_____*شاید روزی که تنهایین و افسرده پیامی که منتظرشین بهتون برسه و هوشالتون کنه^____^ خوب؟: ( پ.ن:قطعا موقت کانال تلگرام ماه نو      @thenewmoon , ...ادامه مطلب

  • منِ تو

  • یا واحد... 1.امروز 20تا کامنت هرز برایم گذاشته اند،همه شان هم نمیدانم به چه زبان و چه کلمه هایی.نکند موجودات فضایی هم برای من کامنت میگذارند؟؟؟ 2.از همه تان که حالم را پرسیدید خیلی ممنونم.کبود های بدنم دارند خوب میشوند و حالم بهتر. فقط فوبیای پله پیدا کرده ام و از کتابخانه دانشگاه عق ام میگیرد. 3.قسمتی از ساق پایم طوری درد میکند که انگار در آتش سوخته است.هیچ فقط فکر نمیکردم که درد کوفتگی و سوختگی انقدر شبیه هم باشند!!!!درد درد است لابد.. نمیدانم.... 4.به خزعبلات "ندا"راجب کالبد ها و... فکر میکنم با خودم میگویم نکند راستی راستی...؟!! 5.سراسر امروز که موضوع درس خشت زنی و آجر و بلوک ها بود به من او رمان امیرخانی فکر کردم!!!!یعنی اگر همان قدر به حرف های استاد فکر میکردم میانترمم را قهوه ای نکرده بودم... 6.فریبا وفی را تازه پیدا کرده ام..پرنده ی من خوب است.گزینه ی بعدی رویای تبت است.شوق خواندش را دارم... 7.خدایا مواظبمان باش.ما به جز تو کسی را نداریم...تنها توهم داشتن میزنیم.... من از تو به تو میگریزم...دوستم داشته باش میدانم که.... داری.,من تو,من تواضع لله رفعه,من توجيهات الرسول الصحية ...ادامه مطلب

  • پاییز من عزیز غم انگیز برگریز

  • پاییز دروغ نمیگوید،صاف و ساده است.خسته مثل مردی که از سر کار می آید، با دستان پینه بسته و عرق کرده. خسته ای که انگار بار عالم را به دوش حمل میکند ولی فرونمیپاشد.پاییز دروغ نمیگوید.پاییز خسته است مثل من که سال هاست امید بودنت و  نیم نگاهت زنده نگهم داشته است. پاییز پیامبر کوچکیست ،معجزه اش خرمالو و نارنگی است. کتابش برگ های قرمز و نارنجی اند و رسالتش این است که عشق را و بهار را در دل ما زنده نگه دارد. تقدیمیه به تو:   وقتی تو را پاییز صدا میزنم دارم تو را به عاشقانه ترین نام ها میخوانم. پاییزیجات  ,پاییز من عزیز غم انگیز برگریز ...ادامه مطلب

  • یک روز میرسم و تو را می چلانمت

  • اسکار خوش مزه ترین و خوشگل ترین و خوش عکس ترین چیز دنیا میرسد به این  بچسبد به: خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود....., ...ادامه مطلب

  • من را به سخت جانی خود این گمان نبود

  • تلوزیون را روشن میکنم خبر های بد.یکی بد تر از دیگری،همه جا جنگ است،خون است ،مرگ است ،ترس و و حشت است.این روز ها این جا پر از خبر های بد اند.... صفحه ی حوادث ما دارد پر میشود و  از حادثه واقعی که کانه مثل عشق  است و این جا در میان خودمان گم کرده ایم خبری نیست.اینجا پر از خبرهای دروغ اند.مثل گذشته ها نیست که دروغ میگفتند حالا به دروغ مینویسند،نشان میدهند،گریه میکنند میخندند.با دروغ که عین نجاست است همه ی زندگی مان را گرفته اند. بوی تعفن میدهد این زندگی. گره کوری که این بار با دست باز نمیشود به دندان باید بازش کرد  ولیکن هر گرهی که میگیرم سرش میرسد به تو. به نداشتنت ،نبودنت،فراموش کردنت.... میترسم دیر بیایی من هم بروم در صفحه ی حوادث خبر های بد: این و  این و  این  و حتی این..,من را بگذارید بمیرد به درک,من که عمرم رابه پایت ریختم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها